به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر

موضوع ثبت و به ثبت رسیدن یک اثر در فهرست آثار ملی پروسه ای است که منجر به شناسنامه دار شدن یک اثر یا یک مجموعه تاریخی می شود. اولین بازخورد و تاثیر این اقدام مستند نگاری و تهیه نقشه و شناسایی جزییات آن اثر یا مجموعه خاص است. به دیگر سخن یک پرونده ثبتی در وهله نخست یک اثر تاریخی را از مهجور بودن و گمنامی خارج می سازد و بدان هویت می بخشد. موضوع دیگر در خصوص یک پرونده ثبتی، داشتن بار حقوقی و امکان پیگیری های اداری است که بعد از ثبت یک اثر به دست می آید. بدین معنی که یک اثر ثبتی دیگر به آسانی قابل تغییر و تبدیل غیر منطقی و خارج از عرف نیست و ضوابط و قوانین حوزه میراث فرهنگی بر ان حاکم است. و در نهایت تنها یک اثر ثبتی است که می تواند در قالب یک پروژه مرمتی و باززنده سازی بودجه و اعتباری برای آن تعلق گیرد چرا که دیگر شناسنامه دار شده است.

بافت تاریخی ارزشمند شهر عقدا از جمله مجموعه های منحصر به فرد استان یزد و ایران است که علی رغم ارزش و اهمیت تاریخی و مطالعاتی تا کنون در فهرست آثار ملی به ثبت نرسیده است. بافت عقدا مجموعه ای هسته ای و کالبدی است که به صورت متمرکز و با وسعتی تقریبا 20 هکتاری در قلب شهر عقدا جای گرفته است. اطلاعات تاریخی و کرونولوژیکی ما برای این مجموعه تقریبا مبهم و غیر قابل استناد است. باید در توصیف عقدا به معدود منابع مکتوب تاریخی مراجعه کنیم که آنها هم بسیار مختصر و در برخی موارد متناقض هستند. همه دانسته های ما از عقدا شاید در این چند جمله خلاصه شود که عقدار نامی از سرداران یزدگرد سوم به همراه دو تن از سرداران دیگر ابادی های بیده و میبد و عقدا را بنیان گذاشتند. بعد از حمله تازیان این منطقه به عنوان مامن و ملجا شاهزادگان فراری ساسانی مورد توجه قرار گرفت و دو تن از آنها موسوم به مهر بانو و پارس بانو در این منطقه رحل اقامت گزیدند و در حال حاضر زیارتگاه های ایشان در این محدوده واقع شده است. با ورود اسلام تا قرن هشتم همه منابع سکوت اختیار کرده اند و به ناگاه در این برهه زمانی عقدا تبدیل به کانون ساخت و سازهای عظیمی می شود که در حال حاضر بخشی از این آثار زینت بخش این بافت تاریخی هستند. و تازه از این دوران است که به لطف موقعیت استراتژیک این ابادی می توانیم اطلاعات موثق و متنوعی از این منطقه داشته باشیم که موضوع تازه ای نیست و در این برهه از تاریخ در ایران به لطف سفرنامه، مکتوبات اداری، وقف نامه ها، متون مذهبی و غیرو اکثر مناطق تاریخی ایران دارای شناسنامه و هویت مشخص هستند.

البته برای خواننده یا ببیننده ای که حتی یک بار هم گذرش به این منطقه افتاده باشد مایه تعجب است که این عرصه تاریخی متنوع با سبک ها و اسلوب های معماری متنوع و متمایز چرا اینقدر مظلوم و مهجور مانده است و چرا تا کنون اقدامی جدی برای مستند نگاری و ثبت و ضبط اثار و به تبع آن انجام پژوهش های روشمند صورت نگرفته است. حال اگر این منطقه از نظر دسترسی و دور بودن از جاده ها و مسیر های اصلی مواصلاتی مشکلی داشت شاید منطقی تر به نظر می رسید که چندان مورد توجه قرار نگرفته باشد ولی وقتی مشاهده می کنیم که این باغ شهر زیبا درست در کنار جاده ترانزیتی تهران - بندر عباس واقع شده و از این مسیر تا خود عرصه بافت تاریخی کمتر از چند کیلومتر است، تاسف و افسوس آدمی بیشتر می شود.

متاسفانه این مهجوریت و عدم توجه کافی به آثار این منطقه علاوه بر متروک شدن تدریجی دست محلی ها و ساکنان آن را هم باز گذاشته تا به هر نحوی که صلاح بدانند در آن دخل تصرف کنند و به صورت زیر پوستی یا عیان کم کم سیمای باستانی و تاریخی آن را مخدوش نمایند.

واقعیت این این است که علی رغم اهمیت این بافت تاریخی و اطلاعات ارزشمندی مه این مجموعه می توانسته و می تواند در سیر تحول و تطور دشت یزد - اردکان از دوره ساسانی تا دوران اسلامی به دست دهد، مورد بی مهری قرار گرفته و بدان پرداخته نشده است.

 و اما چند نکته در خصوص ضرورت و اهمیت ثبت این مجموعه در فهرست آثار ملی ایران:

1: بافت تاریخی عقدا مجموعه ای متمرکز و متراکم است که کلیه المان ها و آیتم های یک بافت تاریخی را کاملا در خود جای داده است. مسجد، بازار، ساباط، دربند، حسینیه، تکیه، خانقاه، قنات، خانه های اربابی، خانه های رعیتی، حصار و باروی تاریخ، خندق،قنات و سایر بخش های تشکیل دهنده یک بافت تاریخی که قابلیت زندگی و توسعه شهری را دارا می باشند در وجود این بافت است. و همانطور که گفته شد بافتی متراکم است و از هم گسیختگی و پارگی کالبدی در آن مشاهده نمی شود.

2: بافت تاریخی عقدا علی رغم همه تحولات سال های گذشته و بویژه مداخلات غیر منطقی سال های معاصر همچنان مجموعه بکر و قابل اعتنا است. هنوز خط و ربط های آن کاملا مشخص است و در صورت مستند نگاری دقیق و تهیه نقشه های مناسب می تواند به نحو مطلوبی به عنوان یک پایلوت مطالعاتی و پژوهشی در اید.

3: شهر عقدا متاسفانه با موضوع مهاجرت به خارج به شدت درگیر است و دست و پنکه نرم می کرد و آمارهای چند سال گذشته حکایت از مهاجرت تعداد متنابهی از شهروندان این منطقه به شهر ها و مناطق همجوار دارد. در صورت ثبت این مجموعه و شناسنامه دار شدن و با توجه به دسنرسی مناسب به راه های مواصلاتی اصلی، می توان با رونق و توجه جدی به موضوع توریسم و صنعت گردشگری از این پدیده یعنی مهاجرت جلوگیری کرد و یا اینکه حداقل از شدت آن کاست. وجود تنها مجموعه اقامتی و توریستی این منطقه موسوم به خالو میرزا این موضوع را به اثبات رسانده که در صورت رونق گرفتن بحث گردشگری در این منطقه، استقبال مناسبی از سوی گردشگران داخلی و خارجی صورت می گیرد.

4: مناطق و روستاهای هم پیوند این شهر نیز خالی از جاذبه نیستند و خود مجموعه های بسیار قابل اعتنا هم در موضوع پژوهش و هم در موضوع گردشگری هستند. اثار فاخری چون رباط قلعه خرگوشی، رباط یغمیش، بافت تاریخی ارزشمند روستای هفتادور، روستای نمونه گردشگری زرجون مدفن پارس بانو و خیل زیادی از اثار دیگر همگی نشان دهنده اهمیت بالای این منطقه در بحث گردشگری و میراث فرهنگی هستند.

فرجام سخن:

بافت تاریخی عقدا و شهر آن به عنوان دروازه ورودی استان یزد از یکی از پرترددترین راه های مواصلاتی کشور می تواند برند و اعتبار مناسبی برای این استان در حوزه گردشگری تاریخی و طبیعی باشد. با توجه به نامگذاری سال 1395 به عنوان سال خوشامد گویی به استان یزد و لزوم فراهم آوردن زیرساخت های مناسب برای جذب توریست و گردشگر، توجه جدی تر مسیولان شهرستان اردکان و استان یزد را می طلبد. حیف از این همه پتانسیل و استعداد طبیعی و تاریخی که هدر رود و سال ها بعد که به ارزش این گنجینه پنهان هویدا شود، دیگر مجالی برای بازیابی و بازسازی این عظمت تاریخی باقی نمانده باشد.

البته از سال 1393 اقدامات چندی در قالب پروژه های مرمتی و احیا مجموعه چاپارخانه عقدا و تعدادی از خانه های تاریخی این منطقه به انجام رسیده و همچنین اهمیت و توجه مجموعه مسیولان این شهر اعم از بخشدار، شورای شهر و شهردار این منطقه نیز در جهت مرمت و بازسازی بافت تاریخی قابل تامل و قدردانی است. امید است با مطرح شدن و نهایی شدن موضوع ثبت بافت تاریخی عقدا در فهرست آثار ملی ایران این توانایی ها و استعدادهای ذاتی این بافت رخ بنماید و شاده فصل نوینی از رونق و اعتبار برای این کهن شهر کویر باشیم که گنج های نهفته فراوانی را در دل خود جای داده است. بی شک آغاز مطالعات باستان شناسی و پژوهش های میدانی موقعیتی مناسب برای دست یابی به کرونولوژی تاریخی و ثبت رویدادهای این منطقه در بستر تاریخ کهن سال آن خواهد بود.