به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر

انتخابات چهارمین دوره شورای شهر روستا در کشور را در پیش داریم. اردکان نیز به تبع سایر شهرهای کشور درگیر این موضوع است و در این دوره نیز افراد و گروه های مختلف با سلایق گوناگون شرکت کرده اند. خوب به یاد داریم که شوراهای شهر و روستا به عنوان یک اصل معطل مانده قانون اساسی در دوره اصلاحات به سرانجام رسید و از آن دوره تا به امروز که چهارمین دوره آن است به حیات خود ادامه داده است. قطعا شوراهای شهر و روستا در طول حیات ۱۴ ساله خود نکات ضعف و قوت فراوانی داشته است که جای پرداختن بدان ها در این حوصله کم وجود ندارد.چنین به نظر می رسد که با توجه به نهادینه شدن این انتخابات و تثبیت نقش شوراها در مدیریت شهری و مضاف بر آن بالا رفتن شعور و آگاهی های شهروندان ٬ هرچه از عمر این نهاد قانونی بگذرد ٬ حرکت و روال آن نیز منطقی می شود و در چهارچوب وظایف و اختیارات تعریف شده خود قرار می گیرد.

بی شک یکی از مهمترین موضوعات در روند عمران شهری ٬ توسعه متوازن و منطقی شهر است. شهر به عنوان نهادی مدنی ٬ قدمتی ۵ هزار ساله دارد( اولین شواهد منسجم شهر نشینی به دوره اوروک - جمدت نصر در بین النهرین یا عراق امروزی است و مربوط به حدود ۳۴۰۰ ق. م است.) و بسیاری از متفکران و فیلسوفان تا کنون از آرمان شهر خود و مدینه فاضله خود سخن ها به میان آورده اند. شهر و شهرنشینی(Urbanism) از مهمترين دوران هاي حيات بشري است كه طي آن جوامع بشري به صورت متمركز و يكجانشين در مناطق وسيعي از آسياي غربي و خاورميانه امروزي انتشار يافتند و اولين حكومت ها و سلسله ها نيز بر مبناي همين شيوه جديد زندگي جوامع بوجود آمد.اين چند را آوردم تا به ارزش و اهميت مفهوم شهر با زباني ساده اشاره اي داشته باشم.به باور بسياري از محققين شهر را بايستي آميزه اي از روند هاي مادي و معنوي دانست كه هرگونه اخلال در هريك از اين ابعاد آن ٬ باعث مختل شدن فلسفه شهر مي شود. به ديگر سخن توسعه شهري بايستي توسعه اي متوازن و در راستاي تقويت بخشي به همه زير مجموعه هاي آن باشد و هرگونه افراط و تفريط در حوزه هاي متنوع سياسي . اجتماعي . اقتصادي و فرهنگي شهر ٬ اين مفهوم عميق و با سابقه اي بي از ۵۰۰۰ هزار سال را تنها به يك مجموعه اي كالبدي و بي روح و مكانيكي تبديل مي كند كه يك عده انسان در بخش هايي از آن به روزمرگي و زيست نباتي و حيواني خود مشغولند.در منطق و فلسفه اصلي وجود دارد موسوم به كليت كه مفهوم ساده و مختصر آن اين است كه : هر شيء و ماده اي بر مبناي به هم پيوستگي بسياري از عناصر پديد مي آيد كه گاه حتي اين عناصر حالت و خواصي متضاد گونه دارند و هرگاه در ميزان يا كيفيت يكي از اين عناصر تشكيل دهنده اخلال و يا وقفه اي پيش آيد ٬ ديگر آن نتيجه و آن كل واقعي بوجود نمي آيد. به طور مثال يك ميوه را حساب كنيد اگر در مجموع اين ميوه از نور ٬ اب ٬ كود و هرس و ساير اقدامات حفاظتي و تشكيلاتي محروم بماند هيچ گاه محصول نهايي و يا كليت غايي ما در اينجا منجر به يك ميوه مشخص و معين مثل انار يا گيلاس نمي شود گو اينكه هريك از عناصر ياد شده نيز با درصدهاي متفاوت و نه استاندارد در اين امر دخيل باشند. موضوع شهر نيز در حقيقت محصول يك كليتي است متشكل از اجراي بيشمار و گاه متضاد كه در كنار هم و با يك تركيب منطقي مفهومي ايده آلي و گاه واقع گرا را از شهر ارايه مي دهند.

طرحي بازسازي شده از شهر اور در دروان اوج تمدن اوروك - جمدت نصر

بافت هاي تاريخي در يك مفهوم كلي و اساسي و بنيادين يكي از عناصر تشكيل دهنده مفهوم شهر هستند.اين بافت ها كه در روزگاري نه چندان دور نبض شهر و مركز كليه فعاليت هاي سياسي ٬ اجتماعي و فرهنگي بوده اند ٬ به نوعي شناسنامه و هويت حركت يك شهر در روند توسعه و پيشرفت هستند و مي توان به راحتي از كنار آن ها عبور كرد. اگر عناصر تشكيل دهنده شهر را در دو بعد مادي و معنوي تعريف كنيم ٬ بافت هاي تاريخي شايد از معدود عناصري باشند كه هر دو بعد مادي و معنوي را در خود جاي داده اند. معنوي از آن روي كه اين مجموعه هاي تاريخي و كهن خود نوعي فرهنگ شفاهي از مناسبات و آداب و رسومي هستند كه هويت اخلاقي و اجتماعي جامعه و شهر بر مبناي آنها شكل گرفته است و از آن روي مادي هستند چون حجم دارند و بخشي از فضاي كالبدي شهر را اشغال كرده اند.متاسفانه اين جزء مه و بنيادين از كليت شهر كه به نوعي قوام بخش و تثبيت كننده مناسبات فرهنگي و نهادينه كردن بسياري از هنجارها و اصول اخلاقي گذشتگان است در طول سال هاي گذشته و بويژه در ۴۰ سال اخير دست خوش تغييرات نگران كننده اي شده است.البته اين تاريخ را مي توان حتي تا اواسط دوره قاجاريه نيز عقب برد و شروع اين رويكرد ناميمون را بايستي در برخوردهاي اروپاي صنعتي با ايران قجري دانست.البته مراودات و تاثير و تاثرات فرهنگي نه تنها بد نيست كه يكي از مهمترين شيوه هاي شكوفايي فرهنگي و اجتماعي است ولي تا انجا كه در كنار آن به برخي از اركان ها و اصول صدمه وارد نكند و بتواد در كنار هويت تاريخي و فرهنگي منطقه ميزبان با مسالمت و همراهي زيست كند.

نمايي از ورزشگاه و تئاتر كلوسئوم رم. بنايي كه امروز در مركز شهر رم و يكي از مهمترين اركان گردشگري ايتاليا است

متاسفانه اين هجوم مغول كننده فرهنگ غربي كه مبتني بر يك فرهنگ صنعتي و مصرفي بود تا به امروز چنان بلايي به سر اين ركن ركين شهر آورده كه امروزه حتي ياد كردن و سخن گفتن از آن زياد محلي از اعراب ندارد و در مقياسي وسيع تر حتي متهم مي شوي به كهنگي و عقبگرد.حقيقت اين است كه بافت هاي تاريخي جزيي مهم و حياتي از مفهوم شهر هستند و وجودشان و رونقشان نشاني از يك شهر ريشه دار و منسجم است.

شوراهاي شهر و روستا كه بايستي انها را يك مجلس شهري دانست يكي از مهمترين اقدامات و وظايف قانوني اشان ٬ انجام تصميم گيري هاي اصولي و منطقي در جهت توسعه متوازن و منطقي شهر است . اين توسعه متوازن يعني اينكه در برنامه ريزي ها و مصوبات تهيه شده ٬ توجه اي ويژه به كليت مفهوم شهر را داشته باشند. شهر فقط و فقط خيابان كشي و معبر سازي و ساخت مراكز خريد زيبا و پرتجمل نيست. شهر نياز به يك عقبه و پيشينه و هويت دارد. پيشينه و هويتي كه نشان از يك حركت منطقي در طول تاريخ تا به امروز بوده است.البته اين موضوع را بايد در نظر بگيريم كه انجام هزينه صرف در بافت هاي تاريخي نيز چندان مطلوب نيست و بايد روند امور طوري قرار بگيرد كه بافت هاي تاريخي در عين حال كه سند هويتي شهر باشند ٬ به عنوان مكان هايي پويا و زنده كه روح زندگي نيز در آنها جاري باشد در نظر گرفته شوند. تجربه سال هاي گذشته نشان داده كه تنها تعمير و مرمت و زيبا سازي بافت هاي تاريخي نمي تواند عامل نجات بخشي و ماندگاري اين پيشينه هاي ارزشمند باشد بلكه نوعي نگاه كاربردي و پراگماتيسم به مفهوم بافت هاي تاريخي نه تنها انها را حفظ مي كند بلكه خود به مركزي اقتصادي و اجتماعي تبديل مي شود.البته در اين راه معضلات و مشكلات چندي نيز وجود دارد. البته بنده چندان با تركيب و تخصص كانديداهاي حاضر آشنايي ندارم و نمي دانم تا چه حد اين عزيزان تخصص هاي لازم را براي عضويت در شورا دارا هستند يا نيستند ولي بر مبناي رسالت فرهنگي خود به عنوان عضوي از انجمن حاميان ميراث كهن اردكان بر خود فرض مي دانم تا نكاتي در خصوص چگونگي مواجهه با بافت تاريخي ارزشمند اردكان در تصميم گيري ها و تصميم سازي هاي اين عزيزان ارائه دهم باشد تا با روي كارآمدن شورايي قوي و منسجم شهرمان بتواند به معناي واقعي ٬ فلسفي و اجتماعي خود لقب شهر را يدك بكشد و اين نباشد كه شهر خود را به مجموعه اي ابنيه بتني و سيماني و چندين طرح توسعه صنعتي تعريف كنيم كه داراي هيچ گونه فلسفه و اعتقادي هم نباشد.

و اما موضوعات پيشنهادي:

۱: وفاداري اعضاء شورا به طرح تفضيلي شهرستان اردكان.شوراي جديد بايستي خود را متعهد بداند تا كليه مصوبات و منويات مطرح شده در طرح تفصيلي در خصوص بافت تاريخي را در تصميمات خود مدنظر قرار بدهد. طرح هاي تفضيلي معمولا بيشتر جنبه تزييني دارند ولي اميد است شوراي جديد بتواند نيم نگاهي بدان داشته باشد.

۲: موضوع مهم ديگر اين است كه شوراي جديد و مجموعه شهرداري منصوب به آن به بافت تاريخي نيز به عنوان يكي از عناصر هويت دار شهر بنگرند و اينطور نباشد كه كليه امور آن را به ميراث محول كرده و خود بي تفاوت باشند. بافت تاريخي در اين نگاه منطقي وجديد به عرصه اي بر قدرت نمايي ميراث در زمينه روندهاي مرمتي و باززنده سازي و همچنين قدرت نمايي شهرداي و شوراي شهر براي بازكردن گره هاي كور ارتباطي و نحوه اتصال آن با حركت امروزي و مدرن جامعه است.البته لزوم اين چنين نگاه دو وجهي برداشتن برخي از انحصارات و تضييقات است كه در هر دو بخش قابل مشاهده است.معضلاتي چون ارزشگذاري و داشتن قابليت لازم براي تعريف شدن در مجموعه بافت تاريخي و همچنين طراحي برنامه اي مدون و اصولي براي يك حركت توسعه اي متوازن در عرصه بافت تاريخي.

۳: هماهنگي مجموعه شورا و شهرداري با حوزه ميراث فرهنگي در دادن مجوزهاي ساخت ساز در بافت تاريخي.يكي از معضلات گذشته كه تنها مربوط به اردكان نيست و در بقيه شهرهاي با ساختار مشابه اردكان نيز ديده مي شود همين عدم هماهنگي در دادن مجوزهاي ساخت و ساز است. اين مجوزها بايد به گونه اي باشد كه هم امنيت خاطر و دلبستگي افراد مقيم در بافت و يا حتي مجاور بافت را تامين كند و هم اينكه كمترين ضربه و آسيب را به موازين ميراثي وارد كند.

۴: يكي از كارهاي مفيدي كه شورا و شهرداري منتخب آنها مي تواند در زمينه كمك به نجات بافت تاريخي انجام دهد پيشنهاد و تصويب مصوباتي است كه طي آن نهاد ها و واحد هاي صنعتي را مجاب كند در عين حالي كه از كنار منابع غني معدني شهرمان بهره مند و منتفع شده اند و همچنين هر روزه و هرماهه ميزبان متخصصان داخلي و خارجي متعددي هستند ٬ با نظارت كارشناسان ميراث تعدادي از خانه هاي تاريخي بدين منظور و با بودجه و اعتبار آن نهاد ها مورد مرمت قرار گيرد تا بدين وسيله اين توسعه صنعتي كمي هم موازن شود و خيرو بركتش به فرهنگ و جامعه هم برسد.

پيشنهاد هاي متعدد ديگري نيز در اين باب قابل طرح است ولي مقرون دانستم كه اجرايي ترين و كاربردي ترين انها را ارائه كنم مگر اينكه مورد توجه قرار گيرد.

و در پايان بايستي به اين نكته اساسي اشاره كنم كه حركت و جنبشي متوازن است كه درون زا باشد و حتي اگر برون زا باشد بتوان با داشته هاي فرهنگي درون زا برخي از عاصر مخل آن را تصفيه و بهبود بخشيد.

با سپاس محسن ميرجاني ارجنان عضو انجمن حاميان ميراث كهن اردكان