به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر

و اعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقو

پیش درامد:

امسال بر مبنای پیام نوروزی مقام رهبری سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامگذاری شده است. بماند که در طول سال های گذشته دولتمردان ما به هیچ گونه از توصیه های رهبری انطور که باید و شاید توجهی ننمودند و رهبری نیز بارها در بیانات مهمی اینگونه انحراف از شعارهای سالانه را بارها متذکر شده اند ولی حساسیت های امسال که کشور را در مرحله ای سخت از روند های سیاسی و اقتصادی قرار داده ٬ اهمیت توجه به این شعار و توصیه را صد چندان نموده است.

یکی از مظاهر مهم حماسه سیاسی ٬ انتخابات پیش رو در دو موضوع ریاست جمهوری و شورای شهر و روستا است.دو انتخاب مهم و سرنوشت سازی که اینده توسعه سیاسی اقتصادی کشور و همچنین مدیریت شهری بیش از ۴۰۰ شهر و کلانشهر کشور را تعیین می کند.بی شک حضور حماسی مردم در این دو انتخابات می تواند مشت محکمی به یاوه گویی های استکبار بزند و همچنین جایگاه بین المللی و منطقه ای ایران را در جهان و کشورهای همسایه تقویت کند.البته این موضوع زمانی ممکن و میسر است که با استفاده از تمام سلایق و جریان های سیاسی داخل نظام این مهم به سرانجام رسد و طوری القاء و عمل نشود که عملا برای بخشی از جامعه اینگونه تصور شود که فضای انتخابات به گونه ای طراحی و مهندسی شده که جریان یا الگوی خاصی سرکار بیاید.

انچه مرا بر آن داشت تا به نگارش این چند سطر بپردازم وضعیت خاصی است که در انتخابات شورای شهر اردکان و در جریان تایید صلاحیت ها به وقوع پیوست.واقعیت این است که مسئولان شورای نظارت بر تایید صلاحیت های شورای شهر نگاه جامع و کاملی به این پروسه نداشته و در جهت تحقق منویات مقام رهری بر نیامده اند.من به برخی اخبار که در خصوص فراخوانی چند نفر به فرمانداری برای انصراف از کاندیدا شدن در جامعه مجازی و واقعی مطرح است کاری ندارم و و در جایگاهی نیستم که بخواهم این موضوع را رد یا تایید کنم ولی به یک مورد از انحراف از منویات رهبری که فکر می کنم بدان اشراف دارم می پردازم.سید حسین پایدار اردکانی جوانی فرهیخته و پرورش یافته در خانواده ای فرهنگی را در اردکان کسی نیست که نشناسد و بویژه که ایشان با فعالیت های اجتماعی و فرهنگی چه در فضای مجازی و چه در شئون اجتماعی و سیاسی شهر چند سالی است که هم قلم فرسایی می نمایند و هم اینکه حضوری فعال دارند.مشی ایشان اصلاح طلبی است و این موضوع چیزی نیست که بتوان ان را کتمان نمود. موضع گیری های صریح ایشان بویژه در موضوعات فرهنگی و اجتماعی حاصل سال ها مطالعه و تحقیق میدانی بوده و بسیاری از مطالبی که از ایشان مطرح شده ٬ دارای مابه ازای میدانی و واقعی در جامعه است.با کمال تعجب و تاثر مشاهده می کنیم که این فعال اجتماعی و فرهنگی با مستنداتی که خیلی مبهم و کلی هستند رد صلاحیت می شوند و شورای اسلامی شهر اردکان از یک کاندیدای بالقوه و مثمر ثمر محروم می شود.علت رد صلاحیت ایشان انقدر مضحک و غیرقابل باور است که در مخیله هیچ انسانی که از نزدیک با ایشان اشنا است نمی گنجد.

و حال سوال من از مسئولان و متصدیان تایید صلاحیت کاندیداهای شورای اسلامی شهر اردکان و استان این است که آیا با رد صلاحیت این افراد منتقد و نجیب که دارای تباری اصیل و عقبه اجتماعی پاک و بی نقص هستند َ به دنبال چه می گردند ؟ منویان مقام رهبری یا تسویه حساب های جناحی؟ایا مگر در شرع اسلام اصل بر برائت نیست و ایا دین مبین اسلام دین تساهل و تسامح نیست؟ مسئولان امر هیچ گاه به عواقب چنین اقداماتی اندیشیده اند و ایا فکر می کنند که این گونه برخوردهای جناحی و فارغ از بیطرفی دردی از جامعه ما برطرف می سازد؟ایا این گونه برخوردهای سخت گیرانه نتیجه ای جز سکوت و بی تفاوتی جامعه فرهنگی و بویژه جوانان حاضر در این عرصه می شود؟ چرا به جای پیگیری مطالبات این اشخاص که البته در جامعه ما نظرات و افکار مشابه به آن درحد قابل توجهی است َ زمینه مشارکت حداکثری را ایجاد نمی کنیم و به ندای رهبر انقلاب لبیک نمی گوییم؟ بی شک جواب این سوال ها خیلی سخت نیست و با کمی تامل و سعه صدر می توان به تک تک آنها پاسخ گفت.گناه این افراد چیست که با التزام به قانون اساسی و تنها به صرف تفاوت دیدگاه ها و برداشت ها محکوم به عزلت نشینی و فرصت سوزی می شوند . آیا اگر ما انتقادی به برخی روندها در چارچوب قانون اساسی و شئون اجتماعی داریم بایستی دست و دلمان بلرزد تا بتوانیم آن را ابراز کنیم؟بنده به عنوان یکی از اعضاء انجمن حامیان میراث کهن اردکان چند سالی است که در خدمت اقای پایدار هستم.و می توانم شهادت دهم که این بنده خدا نه برانداز است و نه معاند بلکه انسانی است که بواسطه دلسوزی برای اینده شهری که قرار است خود و خانواده اش در آن رشد و نمو کنند انتقاداتی دارد و البته آنها را بیان می کند. ایا انتقاد به توسعه نامتوازن شهری و رشد بی ضابطه صنعت در شهر و یا انتقاد به وضعیت اسفناک تخریب های صورت گرفته در حوزه میراث و یا انتقاد به ورود مهاجرت های بی قاعده که عرصه شهری و فرهنگی شهر را مختل کرده و آن فضای بکر و صمیمی گذشته را لکه دار کرده ٬ تخریب است؟از اینها گذشته به اعتقاد بنده مهمترین عامل رد صلاحیت ایشان را می توان در تابلوی اصلاح طلبی ایشان دانست. مشی سیاسی و فرهنگی ای که در جامعه و کشور ما نهادینه شده و در دسته بندی های سیاسی درون نظام نیز مورد رسمیت شناخته شده است.مگر نه این است که تضارب ارا و افکار در نهایت به حرکت اجتماعی و ایجاد جنب و جوش در جامعه منتهی می شود و باعث شکوفا شدن فضای اجتماعی و فرهنگی شهر می شود و مگر نه این است که طبق گفته های مقام رهبری جمهوری اسلامی بایستی همه سلایق و نگره های سیاسی پای در کار بگذارند و امور را به پیش برند.

متاسفانه این روندهای سلیقه ای و جناحی دیرگاهی است که  در جامعه ما وجود دارد و البته چشم انداز روشنی نیز برای اینده شهر و کشور در قبال این دیدگاه های تنگ نظرانه وجود ندارد.به ضرس قاطع معتقدم که شورای شهر اردکان از یک کاندیدای بالقوه و تازه نفس که دارای ایده های ناب و بکری بود محروم شد و این برای شهری که نظریه گفتگوی تمدن ها از آن برخاسته چندان مناسب نیست.

فرجام بحث:

بی شک یکی از مهمترین ابزار و لوازم مشروعیت هر حکومت و نهاد سیاسی موضوع انتخابات است. انتخاباتی که در فضایی پرنشاط از ابتدا تا به انتها به انجام برسد و در آن کلیه دیدگاه ها و سلایق معتقد به قانون اساسی حضور داشته باشند و بتوانند ایده ها و افکار خود را به منصه ظهور برسانند.بنده معتقدم با توجه به رویکردی که در انتخابات شوراها وجود دارد و مسئولیت اعضاء ان نظارت بر روند بهتر مدیریت شهری است و گرایش ها و سلائق سیاسی چندان دخلی در آن ندارند ٬ بهتر بود با برخورد مناسب تری با این موضوع ورود کرد و این موضوع در نهایت باعث ایجاد انگیزه بیشتری برای افراد معتقد به نظام ایجاد می کرد.در نهایت اینکه ما همگی در پیشگاه خداوند مسئولیم( کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته) و بر این مبنا بایستی هرگام و قدمی که بر می داریم رضای خداوند تبارک و تعالی در آن نمودار باشد و خدا نکند که در موضوعاتی به این مهمی که گاه ابرو و حیثیت افراد در آن احتمال خدشه دار شدن وجود دارد ٬ نگاه ملی و میهنی و مذهبی خود را به نگاهی تنگ نظرانه تقلیل دهیم.از خداوند تبارک و تعالی استدعا دارم که دلهای همه مومنین را به یکدیگر نزدیک کند که در این حالت هیچ دشمن و نیروی مخالف و معاندی که پیشرفت و تعالی جامعه ایرانی را چشم ندارد ٬ نتواند به اهداف پلید خود دست یابد.و ما همگی در زیر نام مقدس ایران که هزاران سال است بر تارک دنیا می درخشد باز به مقام سروری و عزت پیشین بازگردیم.

دریغ است ایران که ویران شود

 کنام پلنگان شیران شود. 

محسن میرجانی ارجنان عضو انجمن حامیان میراث کهن اردکان