یادداشتی درباره طرح توسعه حسینیه کوشکنو
به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر
در جلسه اخیر انجمن حامیان میراث کهن اردکان ٬ بیشتر وقت جلسه به موضوع مناقشه برانگیز طرح توسعه حسینیه کوشکنو اختصاص داده شد.البته در چند روز گذشته این موضوع در فضای مجازی از بازتاب نسبتا گسترده ای برخوردار بود و حساسیت های زیادی را در جامعه فرهنگی اردکان برانگیخت.موضوع از این قرار بود که در ادامه طرح توسعه این حسینیه که بزرگترین هیات مذهبی اردکان هم است و از چند سال قبل شروع شده ٬ بخش های دیگری از عرصه بافت تاریخی اردکان که در مجاورت محدوده طرح توسعه حسینیه قرار دارد ٬ تخریب شده است.
کوتاه ترین و منطقی ترین موضع گیری در قبال این جریان که البته از سوی اکثر منتقدین نیز مورد استفاده قرار گرفت ٬ محکومیت این اقدام و تهیه و تنظیم یک شکایت حقوقی است تا بواسطه آن از ادامه این روند جلوگیری شودو بیبش از این بافت تاریخی پیرامون حسینیه آسیب نبیند.البته این موضوع خیلی هم بیراه نیست و منطقی هم به نظر می رسد.ولی با یک بازدید میدانی کوتاه متوجه می شویم که واقعیت چیز دیگری است و قضیه سر درازتری دارد.
بیایید با هم روراست باشیم :
۱: با توجه به تجربیات تلخ گذشته ٬ باید قبول کنیم که این طرح در نهایت اجرا خواهد شد.چه بخواهیم و چه نخواهیم. برای این کار هزار دلیل منطقی و غیر منطقی می توان سیاهه کرد که البته دلایل غیر منطقی برای این اقدام بیش از دلایل منطقی آن است.
۲: واقعیت امر این است که بافت تاریخی پیرامون طرح توسعه حسینیه کوشکنو به شدت فرسوده و در وضعیت بسیار نابهنجار اجتماعی و زیست محیطی قرار دارد. انباشت زباله و اشغال از هر مدلش که بخواهی ( خصوصی و عمومی ) ابنیه ای با تخریب بالای ۶۰ تا ۷۰ درصد که دیگر هیچ چیز از آنها باقی نمانده و مهم تر از آن این است که هیچ کدام پلاک ثبتی ندارند و در قالب کلیت بافت تاریخی به ثبت رسیده اند.و اگر فردا صبح هیات امناء حسینیه کوشکنو راضی به توقف طرح شوند ٬ با توجه به شرایط فعلی و حتی آینده مجموعه میراث فرهنگی ٬ امیدی به احیاء ٬ مرمت و باززنده سازی این بناها نداریم.
۳: بی تردید ٬ بی توجه بودن و سکوت کردن در قبال این موضوع و یا موضع گرفتن در مقابل ان خود یک بحث مهم است.به قول یکی از دوستان در جلسه انجمن حامیان میراث کهن ٬ نبایستی اجازه داد خلیفه کشی باب شود و اگر در تقابل با این موضوع خیلی راحت و بدون واکنش برخورد شود ٬ فردا نوبت طرح توسعه اکثر حسینیه هایی است که داخل بافت هستند و دیگر نمی توان سنگ روی سنگ بند کرد.
با توجه به موارد اشاره شده در بالا که تا حدی متضاد و ناهمگون به نظر می رسند ٬ می توان گفت که این موضوع کلاف سردرگمی شده است که بازکردن آن آنقدرها ساده و آسان نیست.برای نشان دادن پیچیدگی موضوع ٬ چند فرضیه برای روبرو شدن با این موضوع از طرف هر دو گروه یعنی میراث فرهنگی و هیات امناء ارائه می دهیم.
۱: اولین فرضیه. دخالت سفت و سخت میراث فرهنگی در توقف طرح و جلوگیری از تخریب بیشتر در پیرامون حسینیه کوشکنو است.این دخالت ظاهرا منطقی است چرا که این محدوده در قالب بافت تاریخی اردکان به ثبت رسیده و تخریب ان جرم محسوب می شود.نیک می دانیم که بعد از اعمال قانون توسط میراث فرهنگی ٬ باززنده سازی و مرمت بخش های تخریب شده خانه های مجاور حسینیه است ٬ خانه هایی به شدت آسیب دیده و در خطر نابودی.این اقدام توقع به جایی است که هم هیات امناء و هم جامعه فرهنگی و نهادهای میراث دوست دارند چرا که این بخش از بافت به شدت اوضاع نابهنجاری دارد و تبدیل شده به یک کانون فساد و انتشار بیماری های مختلف.
در همین جا این فرضیه و امید به تحقق آن را مردود می شماریم و به تحقق آن امیدی نداریم.چرا که میراث فرهنگی چنان بودجه ای را در اختیار ندارد و عملا توانایی مرمت و باززنده سازی مجموعه را به تعویق می اندازد و این موضوع بهانه خوبی برای طرفداران طرح توسعه حسینیه کوشکنو است. این تجربه را در مدت چند سالی که در مجموعه میراث به فعالیت مشغولم عملا در بیشتر مناطق استان یزد مشاهده نموده ام. مثال و نمونه تا بخواهی فراوان است . بقعه سید گلسرخ . مسجد یعقوبی . بافت تاریخی بلوار بسیج و نمونه های فراوان دیگر که در نهایت بواسطه کمبود امکانات و کستردگی عرصه بافت تاریخی بخش های وسیعی از بافت های تاریخی پیرامون این مکان ها از بین رفته اند.
۲: فرضیه دوم: هیات امناء حسینیه کوشکنو با لطایف الحیلی ٬ مابقی فضای مورد نیاز برای طرح توسعه خود را هم خراب می کند و به اجرای طرح مصوب خود در ساخت حسینیه مبادرت می ورزد.که این طرح می تواند روشمند و با مطالعه باشد و هم می تواند خودجوش و هردم بیل.
به نظرم این فرضیه امکان تحققش در عالم واقع بیشتر و قطعی تر است.و در نهایت هم به کار اجرایی می رسد.چرا که در این فرضیه علاوه بر محدودیت هایی که در فرضیه اول بدان اشاره شد ٬ عباراتی چون توسعه حسینیه ٬ بزرگترین هیات مذهبی اردکان و عزاداری ماه محرم یک کاتالیزور بسیار خوب و مفید برای فعالیت های پراگماتیست هیات امناء و همچنین مجاب کردن مردم می شود.
و اما سومین فرضیه و پیشنهاد که به دنبال راه میانه ای است.تا به قول معروف نه سیخ بسوزد و نه کباب.
تا آنجا که من اطلاع دارم ٬ اعضاء هیات امناء یا بهتر بگوییم بخشی از آنها در صدد اجرای یک طرح سنتی برای توسعه حسینیه هستند.و برای این منظور بازدیدهایی را هم از مناطقی چون یزد ٬ تفت و اشکذر داشته اند و حتی از برخی از استاد کاران سنتی اشکذری و یزدی هم مشاوره هایی گرفته اند .البته حال تا چه حد این موضوعات صحت داشته باشد مطمئن نیستم.
اگر فرض را بر این بگیریم که طرح توسعه ای مدنظر آقایان یک شیوه سنتی در اجرای تکیه و حسینیه با مصالح جدید است و واقعا هیات امناء در اجرای آن مصر و صادق هستند ٬ چه بهتر که مسئولان میراث شهرستان و استان و البته نهاد بهسازی و نوسازی شهرداری اردکان ٬ از این دریچه وارد موضوع شوند و با تعامل و نظارت بر اجرای این طرح از هرگونه انجراف در آن جلوگیری کنند و در ادامه نیز می توان با مجاب کردن اعضاء هیات امناء که جملگی از افراد خوشنام و فرهنگی هستند ٬ یک توافق نامه ای حاصل شود که باقی مانده بافت تاریخی اطراف حسینیه کوشکنو به صورت مشارکتی مرمت و بهسازی شود و به عنوان مکان هایی تحت عنوان غریب خانه ٬ کتابخانه و یا مهمانسرای حسینیه مورد استفاده قرار گیرد.که اگر این توافق حاصل شود و طرح پیشنهادی هم بر مبنای الگوهای کهن و سنتی به بهترین نحو اجرا شود ٬ بهترین راه میانه ای است برای تحقق خواست هیات امناء و جلوگیری از تخریب بیشتر بافت تاریخی.
فرجام سخن:
بسیاری از اعضاء هیات امناء حسینیه کوشکنو و بستگان و متعلقانشان قطعا آن قدر از خداوند عمر گرفته اند که فاجعه تخریب بازار اردکان را به یاد داشته باشند.اتفاقی غم انگیز که سرنوشت بافت تاریخی اردکان را عوض کرد.
بشیاری از این افراد شاید در خلوت خود هیچ گاه اقدام کنندگان در قبال این فاجعه را نبخشند . البته قیاس بازار قدیم و سنتی اردکان با بافت تاریخی فرسوده پیرامون حسینیه کوشکنو ٬ قیاسی مع الفارق است ولی نفس قضیه به نظر من یکی است.
ایا گردانندگان امروز حسینیه کوشکنو خود را در معرض قضاوت آیندگان نخواهند دید؟
آیا اقدامات احتمالی تخریبی بعدی که در سایر حسینیه های تاریخی اردکان بوقوع خواهد پیوست نتیجه این هره ای که این دوستان لق کرده اند نیست؟
قبول که بافت تاریخی پیرامون حسینیه خیلی فرسوده است ولی اگر خواسته باشیم و خواسته باشند می توان با استحکام بخشی و باززنده سازی بخش های تخریب شده ٬ حیاتی نو بدان ها بخشید و در کنار آن وزن و اعتبار حسینیه را نیز افزایش داد.بیگمان همجواری دو بافت سنتی و مدرن که بر مبنای الگوهای کهن ایجاد و احداث شده است ٬ خیلی همگون تر و همخوان تر از حجم عظیمی از بتون و تیرچه بلوک است. از یاد نبریم که همگی ما در معرض قضاوت آیندگان هستیم. باشد که از این قضاوت ها سربلند بیرون بیاییم.