يادي از خاطرات
به نام خداوند بخشاينده بخشايشگر
يادش به خير اولين بازديد ما از سنگ نگاره هاي كم شاه كه متاسفانه آنطور كه بايد و شايد بدان پرداخته نشد.يكي از روزهاي پاييز ۱۳۸۸ بود و من به اتفاق نادر و ناصر پايدار به روستاي انجيراوند و محل نقر و كندن سنگ نگاره ها رفتيم.
نادر پيري در تدارك چاي زغالي . طعم چاي زغالي با پدونه هاي محلي خودرو كه باران خورده بودند بي نظير و به ياد ماندني بود
آقا ناصر پايدار.از مردان نيك روزگار كه در اين بازديد ما را همراهي كرد
يكي از نگاره هاي باقي مانده كه نادر آن را با خودكار نشان مي دهد. به يادگاري اي كه با سيمان در زير اين اثار ايجاد كرده اند دقت كنيد. جامعه ما خيلي راه دارد تا به يك غناي فرهنگي برسد
يكي از فضاهاي بوكني اين روستا.واقعا اين مكان ها جاي كار دارد و مي توان از اين داده هاي باستان شناختي به نتايج جالب توجهي رسيد
آقاي پايدار و نادر پيري . اين حكايت عكس يادگاري هم خودش بحث مفصليه ؟
همراه با نادر پيري. بزنم به تخته همچنان فعال و با نشاط
و باز هم عكس يادگاري؟
آن روز پاييزي به ناگاه برف زيبايي باريد و آبشار كوچكي در ارتفاعات حوالي انجيراوند ايجاد كرد
بخشي از برف هايي كه خيلي زود آب شدند
من و نادر پيري. قابل توجه دوستان گيربده. اگه تا ۱۰۰ سال ديگه اين اتاقك آجري خراب شد به خاطر عكس يادگاري من و نادره؟
نمونه اي از بوكن هاي تخريب شده
منظره و نمايي كلي از روستاي انجيراوند
و بازگشت...............